
اصول جذب مشتری در قلمروی دیجیتال
داشتن یک استراتژی قوی و حسابشده برای جذب مشتری، میتواند بهتنهایی سرنوشت هر کسب و کاری را تغییر دهد و قطعهٔ گمشدهٔ معمای رشد و سودآوری بیشتر برای بسیاری از بیزنسها باشد. یک چنین طرح و برنامهای، لیدها یا مشتریان بهتر و مرغوبتر را به سمتتان هدایت کرده و امکان ماندگاری آنها را هم بالا میبرد.
در این مطلب با اصول و مبانی جذب مشتری یا بهقولیCustomer Acuisition آشنا میشویم و یاد میگیریم چطور هزینههای جذب مشتری جدید را تا جای ممکن پایین بیاوریم و مشتریان کنونی را به همراهانی وفادار تبدیل کنیم.
این مطلب به شما کمک میکند که خودتان، یک استراتژی جذب مشتری قوی و اصولی تدوین کنید. برنامهای که بهاندازهٔ کافی منعطف و مقاوم است و میتواند در هزارتوی تغییرات و تحولات سریع دنیای کسب و کار، مسیر رونق مضاعف کسب و کارتان را هموار نماید.
_1683795403.jpg)
عبارت جذب مشتری به چه معناست؟
جذب مشتری به فرایندی گفته میشود که در طی آن، یک مشتری بالقوه را به خریدار واقعی محصولات یا خدماتمان تبدیل میکنیم. به همین سادگی! حالا یک استراتژی قوی برای جذب مشتری شامل چه مراحلی میشود:
- قدم اول) لیدهای موجود را جذب کند (لیدها همان علاقمندان یا مشتریان بالقوه هستند)
- قدم دوم) آنها را با اطلاعات و محرکهای مناسب آماده به خرید کند.
- قدم سوم) آنها را تبدیل به مشتریان واقعی کند.
کل ماجرا در همین سه مرحلهٔ بالا خلاصه میشود و در وادی بازاریابی، هزینهٔ این مراحل با عبارت «هزینهٔ جذب مشتری» یا Customer Acuisition Cost یا به اصطلاح CAC شناخته میشود.
چرا داشتن استراتژی جذب مشتری اهمیت دارد؟
اجرای پروسهٔ جذب مشتری، وقتی به شکلی روان و بیدردسر و با هزینهٔ مناسب انجام شود، به این معناست که کسب و کارتان در هر حوزه و از هر سایز و اندازهای که باشد، خیلی سریعتر روی غلتک میافتد. اعداد و ارقام فروش، سریعتر به حد ایدهآلتان میرسند و اهداف مالی و حرفهای زودتر محقق میشوند. آیا کسی را سراغ دارید که عمداً بخواهد کندتر و پرهزینهتر رشد کند؟
چنین نتایجی مساویست با:
- هزینههای جاری کسب و کارتان سریعتر تأمین میشود.
- روند سودآوری و رشد مالی شرکت زودتر آغاز میشود.
- امکان پرداخت دستمزد بهموقع به کارکنان و سرمایهگذاری روی آنها فراهم میشود.
- جذب شرکای مالی و تجاری به مراتب سادهتر میشود.
موارد بالا و بیشمار مورد دیگر، همه و همه به یک چیز اشاره میکنند. جذب مشتری با یک نرخ معقول و منطقی، ضامن سلامت و رشد کسب و کار شماست و کارکنان و سرمایهگذارانتان را همیشه راضی و خوشحال نگه میدارد.
_1683795425.jpg)
آیا واقعا به تکنیکهای جذب مشتری نیاز داریم؟
مگر چه اشکالی دارد که با ارائهٔ محصولات و خدمات خوب و هر از گاهی هم تبلیغات، مشتریان تازه جذب کنیم؟ آیا حتما باید یک طرح و برنامهٔ اضافهبرسازمان مشخص داشت؟ آیا تکیه به شیوههای قدیمی و انتظار برای رشد طبیعی و آهسته و پیوستهٔ کسب و کار جواب نمیدهد؟
بله! جواب میدهد. منتها تضمینی برای حفظ روند رشد و سودآوری شما در درازمدت (و حتی میانمدت) نیست! و دقیقاً همینجاست که باید به هدف اساسی از اجرای تکنیکهای و سیاستهای جذب مشتری توجه کنیم که عبارتست از: پیدا کردن یک شیوهٔ مشخص، ساختارمند و قابلتکرار برای جلب مشتریان و خریداران جدید به سمت کسب و کار.
بازاریابهایی که تخصصشان جذب مشتری است، یک کار مشخص انجام میدهند. آنها از یکسری تکنیکهای خاص استفاده میکنند تا خریداران و مشتریان بالقوه را به انجام یک واکنش و کار مشخص وا بدارند. پروسهای که اگر غریزی و غیرسیستماتیک پیش برود، دیر یا زود سوختش تمام میشود و هزینههای جدید میتراشد! اما اگر یک استراتژی مقاوم و انعطافپذیر در بین باشد، روند جذب مشتری و سودآوری و رشد بیزنس، به این راحتیها مختل نخواهد شد.
لابد میپرسید، اینکه همان بازاریابی است! پس آیا بین بازاریابی و جذب مشتری فرقی هست؟ یا اینها فقط دو تا اسم متفاوت برای یک مفهوم یکسان هستند؟
_1683795448.jpg)
تفاوت جذب مشتری با بازاریابی در چیست؟
جذب مشتری و بازاریابی، از این بابت که هر دو در خدمت افزایش تعداد مشتریان هستند شباهت دارند. اما وقتی کمی وارد جزئیات بشویم، به دو ماهیت کاملاً متمایز طرف هستیم. بازاریابی بیشتر به دنبال ایجاد آشنایی و آگاهی نسبت به برند یا محصول است. از این طرف، جذب مشتری تلاش میکند تا یک عمل بهخصوص را از مشتری ببیند و به نوعی فاصلهٔ آن تا فروش کمتر است.
مثلاً فرض کنیم که شما در حال انجام یک تبلیغ گوگلی یا Google Ads هستید و تمرکز این گوگل ادز، روی بازار هدف شما قرار دارد. حالا متریکهای شما (یا همان KPIها یا شاخصهای کلیدی برای ارزیابی عملکرد) تعیین میکنند که چه تعدادی از مخاطبین تبلیغ شما را به اشتراک گذاشته یا روی آن کامنت گذاشتهاند. تا اینجای کار با مارکتینگ یا همان بازاریابی سر و کار داریم.
حالا اجازه بدهید یک قدم به عمل نهایی و مطلوب نزدیکتر شویم. یعنی ببینیم که بعد از ورود مشتری بالقوه به صفحهٔ وبسایت شما چه اتفاقی میافتد؟ یا بعد از اینکه فلان ایمیل را دریافت میکند، آیا وارد فروشگاه میشود یا خرید انجام میدهد یا نه؟ تمام این سوالات و اعمالی که منتهی به انجام خرید نهایی میشوند در قلمروی جذب مشتری قرار میگیرند. پس به عبارتی میتوان اینطور گفت که: بازاریابی ایجاد آگاهی و جذب مشتری ایجاد درآمد است.
ماجرای قیف جذب مشتری از چه قرار است؟
در دنیای کسب و کار، مسیر حرکت مشتری را به یک قیف تشبیه میکنند تا با اینکار، درک بهتری از پروسهٔ ذهنی و رفتارهای مشتری داشته باشند. این قیف مسیر مصرفکننده را به سه فاز اصلی تفکیک میکند:
- آگاهی - مشتری با محصول شما برخورد میکند.
- ارزیابی - مشتری در مورد خرید محصول شما فکر میکند.
- تصمیم - مشتری تصمیم نهایی را میگیرد.
_1683795314.jpg)
در مسیر تبدیل شدن کاربران و لیدها به خریداران هم دقیقاً چنین اتفاقی میافتد. آنها از وجود برند یا محصول شما مطلع میشوند. آنرا در کنار چندین و چند محصول دیگر که در ذهنشان هست قرار میدهند. در آخر هم اگر همهچیز باب میل پیش برود، دستبهجیب میشوند و رسما به خریدار و مشتری شما تبدیل خواهند شد.
حالا این قیف فرضی را میتوان به این شکل هم توصیف کرد:
_1683795348.jpg)
براساس این شکل، جذب مشتری در سه فاز جذب (Attract)، تبدیل (Convert) و بستن معامله (Close) قرار میگیرد. یعنی از لحظهای که مشتری به عنوان یک بازدیدکنندهٔ ساده گذرش به محصول یا خدمات شما میخورد، بعد تبدیل به لید (Lead) میشود و در انتها تبدیل به مشتری خواهد شد. پس دفعهٔ بعد که عبارت قیف بازاریابی یا جذب مشتری به گوشتان خورد، بدانید که در مورد چیز عجیب و غریبی صحبت نمیکنند.
ابزارهای دیجیتال مارکتینگ برای جذب مشتری
هنر دیجیتال مارکترهای امروزی، آسان کردن پروسهٔ جذب مشتری با کمک ابزارهای مدرن است. در واقع کوتاه کردن همان قیف جذب مشتری که در بخش قبلی توصیف کردیم! برای این کار، یک دیجیتال مارکتر باید علاوه بر تسلط به تمام زیر و بم ابزارها و روشهای بازاریابی، تجربهٔ کار با بیزنسهای مشابه را هم در آستین داشته باشد.
برهمین اساس است که همیشه به همراهان و مراجعین خود توصیه میکنیم که «ادمین»ها، لزوماً بازاریاب یا «دیجیتال مارکتر» نیستند و ماهیت و شرح وظایف این دو به کلی با هم متفاوت است. در ادامه به سراغ کانالهای جذب مشتری میرویم و با پروسهٔ ذهنی یک بازاریاب دیجیتال بیشتر آشنا میشویم.
فقط روی این نکته را تأیید کنیم که هر بیزنسی، با توجه به شرایط و مشتریان و منابع خاص خودش، کانالهای جذب مشتریاش متفاوت است و استراتژیهای متفاوتی میطلبد. یعنی اگر یکی از موارد زیر برای کسب و کار X جواب داد، به این معنا نیست که برای کسب و کار Y هم مناسب است. بازاریابهای امروزی برای آوردن مشتریان جدید به بیزنس شما از کانالهای زیر استفاده میکنند:
۱) نتایج ارگانیک در موتورهای جستجو
موتورهای جستجو یکی از سرراستترین کانالهای جذب مشتری هستند. و وقتی دربارهٔ جستجوی ارگانیک صحبت میکنیم، منظورمان نتایج جستجوی کاربران در موتورهای جستجو مثل گوگل است. منتها نتایجی که به طور طبیعی و براساس امتیاز SEO سایتها حاصل شدهاند.
هر تلاشی که یک دیجیتال مارکتر یا متخصص SEO برای سایت یا فروشگاه شما انجام میدهد، با این هدف است که آدرس سایت شما بالاتر از سایر آدرسها و در صفحهٔ اول گوگل قرار بگیرد.
جایگاه بالاتر در نتایج جستجو، در افزایش ترافیک سایت فوقالعاده تاثیرگذار است و میتوان اینطور گفت که هرچه روی بهینهسازی یا SEO سایت خود بیشتر هزینه کنیم، عملاً داریم هزینهٔ جذب مشتریان جدید را پایین میآوریم. چون وقتی کاربران با نوشتن چند کلمه و زدن کلید جستجو، براحتی شما را پیدا میکنند، خواهناخواه احتمال تبدیلشان به مشتری بالاتر است.
۲) نتایج پولی در موتورهای جستجو
در مقابل نتایج ارگانیک که آدرس سایت یا فروشگاه شما بر اساس امتیاز سئو و بدون پرداخت پول در نتایج جستجو نشان داده میشود، نتایج پولی را داریم که یکی از انواع مرسومش گوگل ادز (Google Ads) است. در این نوع جستجو، دیجیتال مارکتر بخشی از بودجهٔ شما را صرف خرید یکی از انواع تبلیغات گوگلی کرده تا سایت شما در بالای نتایج ارگانیک و همراه با کلمهٔ Sponsered ظاهر شود.
اصطلاح مهم دیگری که در جستجوی پولی و کلاً در ادبیات دیجیتال مارکتینگی داریم عبارت PPC یا Pay Per Click است. به این معنا که گوگل بودجهٔ تبلیغاتی شما را به ازای هر کلیکی که روی آدرستان میشود مصرف میکند. استفادهٔ موثر از گوگل ادز میتواند تاثیر مستقیمی روی جذب مشتری داشته باشد. از آنطرف اگر به یک فرد بیتجربه سپرده شود و کلمات کلیدی و بازهٔ زمانی مناسبی برایش انتخاب نشود، ممکن است رسماً هیچ تأثیری نگذارد.
_1683795490.jpg)
۳) رشد ارگانیک در شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی جزو کانالهای فوقالعاده مهم برای جذب مشتری و اعمال بسیاری از استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ هستند. بازاریابی در شبکههای اجتماعی هم مثل بازاریابی در موتورهای جستجو به دو نوع ارگانیک (Organic) و پولی (Paid) قابل تقسیم است.
نوع ارگانیک میتواند کسب و کار و برند شما را به مرور در جامعه جا بیندازد و کاربران را به سمت محتوای تمام کانالهای شما (مثل سایت، وبلاگ، فروشگاه آنلاین یا سایر شبکههای اجتماعی) هدایت کند. پروسهای که هرچند زمانبر است، اما به شدت مطمئن و قابل اتکاست. برای مشاوره در مورد مدیریت شبکههای اجتماعی خود با ادوار تماس بگیرید.
۴) تبلیغات پولی در شبکههای اجتماعی
در شرایط خاص و با توجه به میزان بودجه و نوع مخاطبی که دارید، استفاده از بازاریابی و تبلیغات پولی میتواند استراتژی بهتری باشد. چون باعث برای رشد سریعتر و شتابدهی به پروسهٔ جذب مشتری میشود و شما را در یک زمان کوتاه، در معرض دید مخاطبین بیشتری قرار میدهد.
شاید برای بعضیها این سوال پیشامد کند که اگر بازاریابی پولی و تبلیغات در شبکههای اجتماعی، باعث رشد سریعتر است، چرا باید زحمت رشد آهسته و پیوستهٔ ارگانیک و دردسر جذب فالوئرهای وفادار را به جان خرید؟ پاسخ بسیار ساده است. تبلیغات پولی باید مکمل رشد ارگانیک شما در شبکههای اجتماعی باشد.
تولید محتوای جذاب و بدردبخور در شبکههای اجتماعی مثل تاثیر تغذیهٔ خوب روی سلامتی است. چیزی که در طول کل سال و کل دوران زندگی باید برقرار باشد. اما تبلیغات پولی مثل آمپولهای تقویتی هستند که هر از گاهی جواب میدهند، اما هرگز به تنهایی سلامتی کسی را تأمین نمیکنند.
_1683795549.jpg)
۵) بازاریابی ایمیلی
یکی از تاکتیکهای مرسوم دیجیتال مارکترها ایمیل مارکتینگ است. در این شیوه ابتدا با ایمیلهای جمعآوری شده از کانالهای مختلف یک لیست بلندبالا از مشتریان علاقمند یا همان Leadها ایجاد میکنیم. و سپس با زمانبندیهای مشخص و منطقی، بدون اینکه Inbox مشتری را سرزیر کنیم و خطر رفتن به لیست Spam را به جان بخریم، پیامهای خود را به او میرسانیم.
سرویسهای ایمیل سالهاست که به عنوان یکی از کانالهای جذب مشتری مورد استفاده بودهاند و با وجود هزینهٔ بسیار پایین، بازدهی خوبی از خود نشان دادهاند. از اطلاعرسانی و معرفی محصولات گرفته تا اعلام تبلیغها و حراجیها و رویدادها، تا تبریک تولد به مشتری یا ارائه پیشنهادات ترغیبکننده، ایمیل مارکتینگ هنوزم که هنوز است، روش بسیار خوبی برای رساندن محتوای بدردبخور به دست مشتریان است.
۶) بازاریابی با معرف
اگر به اپهای پرمخاطب امروزی دقت کنید، ردپای این شیوهٔ دیجیتال مارکتینگ و جذب مشتری را به وضوح خواهید دید. ریفرال مارکتینگ (Referral) یا بازاریابی بهوسیلهٔ مُعرِفها به این معناست که با کمک مشتریان فعلی خود، مشتریان جدیدی به سمت کسب و کارتان بیاورید.
درست مثل پروسهٔ عضوگیری در اپلیکیشن تاکسیهای اینترنتی که با معرفی کاربران جدید، میتوان سفرهای رایگان هدیه گرفت. یا در اپهای سفارش غذا، کاربر جدید معرفی کرد و از یک کد تخفیف چرب و نرم برخوردار شد. البته این موارد ترغیبکننده میتوانند کادوهای فیزیکی یا گیفتکارت خرید یا امتیاز در باشگاه هواداران یا بسیاری چیزهای دیگر هم شامل شوند. همه چیز بستگی به نوع بیزنس شما و قلق مشتریانتان دارد.
۷) بازاریابی در رویدادها
کنفرانسها، وبینارها، نمایشگاهها و در کل تمام رویدادهایی که با محوریت یا اسپانسری برند شما برگزار شود، میتواند بستر ایدهآلی برای جذب مشتریان تازه باشد. امروزه بیشتر رویدادها آنلاین هستند که از خیلی جهات، کار جذب مشتری را راحت کرده است.
چون ورود مشتری به یک صفحهٔ جذاب و وارد کردن ایمیلش در فرم مخصوص ثبتنام در فلان رویداد، به مراتب سادهتر از اینست که به صورت حضوری از آنها تقاضای ایمیل و شماره تلفن بکنیم! از طرف دیگر، رویدادهای مجازی امکان فعالیت از خانه را برای صاحبان کسب و کارهای نوپا فراهم میکنند و در کل راهکار ایدهآلی برای ارتباط با مشتریان هستند.
_1683795590.jpg)
استراتژیهای کارامد برای جذب مشتری
در ادامه به تعدادی از مرسومترین استراتژیهایی که هرروزه توسط بیزنسها و کمپانیهای بزرگ و کوچک بهکار میروند اشاره میکنیم. شما هم میتوانید از این استراتژیها ایده بگیرید و برای رسیدن به نتایج دلخواه در جذب مشتری، ترکیبات مختلفی از آنها را با یکدیگر امتحان نمایید. این استراتژیها عبارتند از:
- بهینهسازی یا SEO
- بازاریابی محتوا
- وبلاگنویسی
- بازاریابی در شبکههای اجتماعی
- بازاریابی ویدیویی
- محتوای قفلدار
- قیمتگذاری محصول
بهینهسازی سایت یا فروشگاه اینترنتی (SEO)
حتماً تا به حال با عبارت SEO یا به قول ما «سئو» که مخفف Search Engine Optimization است آشنا شدهاید. سئو بهرهبرداری از اصول و ترفندهای اثباتشده برای افزایش رتبهٔ محتوا (سایت، وبلاگ، فروشگاه اینترنتی و …) در موتورهای جستجو است. تعدادی از روتینهای مفید سئو عبارتند از:
- تولید محتوای مستمر و بدردبخور برای کاربران
- استفاده از کلمات کلیدی مرتبط در مطالب سایت (بدون زیادهروی!)
- اضافه کردن متن توصیفی و جایگزین (alt text) برای تصاویر به کار رفته در سایت
- قرار دادن متن (ترنسکریپت) برای ویدیوها و فایلهای صوتی آپلود شده
- لینکسازی بین بخشهای مختلف سایت
سئو یک علم دستنیافتنی نیست. یک کار تجربی و قابل یادگیری با رگههایی از مطالب فنی و پیچیده است. با این حال توصیه میشود که کسب و کارهای نوپا، در اوایل فعالیت در فضای آنلاین، آنرا به یک متخصص واگذار کنند و بهتدریج خودشان هم با چم و خم آن آشنا شوند. چرا که SEO یکی از موثرترین راههای جذب مشتری است و افزایش رتبهٔ سایت در نتایج گوگل، مستقیماً با رونق بیشتر کسب و کارها در ارتباط است.
_1683795623.jpg)
بازاریابی محتوا
بازاریابی محتوا یا Content Marketing جزو مطمئنترین راههای جذب مشتری در بازار پررقابت امروزی است. وقتی بهطور مستمر محتوای بدردبخور تولید میکنید (مثلاً وبلاگنویسی یا پستهای آموزشی)، بهمرور به عنوان یک مرجع معتبر شناخته میشوید و اعتماد مشتریان را بدست میآورید. مضاف بر اینکه محتوای جذاب (مثلاً در شبکههای اجتماعی)، یک راه تضمینشده برای هدایت تعداد بیشتری از کاربران به سمت وبسایت یا فروشگاه اینترنتی شماست.
نکتهٔ دیگر اینکه در دنیای پرهیاهوی امروزی و خصوصاً فضای آنلاین، که پستها و بنرهای تبلیغاتی از در و دیوار بر سرمان هوار میشوند، تولید دانش و آگاهی و سرگرمی رایگان برای کاربران، شما را به یک برند متمایز تبدیل میکند. درست مثل اینکه به آنها القا کنیم: ما کارمان را دوست داریم، در کارمان حرفهای هستیم، و دوست داریم تجربیاتمان را به صورت رایگان با شما سهیم شویم!
فقط سعی کنید در تمام مطالب و محتویات خود، یک کال تو اکشن (Call to Action) بگنجانید و مشتری را به انجام یک عمل دلخواه ترغیب کنید. این عمل دلخواه میتواند کلیک روی یک دکمه، رفتن به لینک فلان محصول یا مقاله، دانلود یک لیست قیمت و بیشمار چیز دیگر باشد.
وبلاگنویسی به صورت مستمر
هرچند که استفاده از وبلاگ برای جذب مشتری، زیر چتر بازاریابی محتوا (استراتژی قبلی) قرار میگیرد، اما به قدری اهمیت دارد که بد نیست به عنوان یک آیتم و استراتژی جداگانه به آن نگاه کنیم. وبلاگنویسی اگر به صورت مرغوب و اصولی انجام شود، اعتبار دوچندانی به کسب و کارتان میبخشد و شما را یک سر و گردن بالاتر از رقبا نگه قرار میدهد.
یگ وبلاگ پویا و فعال، میتواند یکی از عناصر تقویتکنندهٔ SEO باشد و منجر به افزایش رتبهٔ سایت شما بشود. چرا که ترافیک مداومی از خوانندگان را به سمت برندتان هدایت میکند و به علاوه، برای تعامل کاربران و خوانندگان، ابزارهای مفیدی در اختیارشان قرار میدهد.
یکی از این ابزارها بخش نظرات مقالات است که میتواند جای مناسبی برای راهنمایی و پاسخ به سوالات کاربران باشد. یا لینکهایی که در بدنهٔ مقاله قرار میگیرند و میتوانند خوانندگان را به صفحات مد نظر هدایت کنند. سرمایهگذاری روی یک وبلاگ قوی، اعتبار بیزنس شما را نه فقط برای مشتریان، بلکه در نزد رقبا هم افزایش میدهد. پس اگر قصد سفارش طراحی وبسایت داشتید، از اهمیت وبلاگ غافل نشوید.
_1683795673.jpg)
بازاریابی در شبکههای اجتماعی
تمرکز روی شبکههای اجتماعی، میتواند به یکی از اهرمهای موفقیت کسب و کار شما تبدیل شود. منتها اهرمی که بدون برنامهریزی و فعالیت با اصولی، بهجای اینکه چیزی را برایمان جابجا کند، بدتر انرژیمان را هدر میدهد. آیا میخواهیم فقط در یکی از شبکههای اجتماعی فعالیت کنیم؟ آیا منابع و نیروهای لازم را برای تولید محتوای مستمر در اختیار داریم؟ آیا کیفیت محتوای ما، با هویت برند و اعتبار کسب و کارمان در تناسب است؟
شبکههای اجتماعی و خصوصاً اینستاگرام، میتوانند کانالهای ایدهآلی برای جذب مشتری باشند. با این قید که فعالیت در آنها، باید به صورت کاملاً هدفمند و براساس ویژگیهای مخاطب مورد نظر پیش برود. مثلاً اگر مشتریان ما عمدتاً مرد هستند، استفاده از پلتفرمی مثل پینترست، عملا اتلاف وقت است. چون بر اساس آمار، تنها ۱۵ درصد از کاربران پینترست را کاربران مرد تشکیل میدهند!
یا اگر سر و کارمان با مشتریان جوانتر است، چه بهتر که با قلق آنها و چیزهایی که توجهشان را جلب میکند آشنا باشیم و برای ایجاد دیالوگ مناسب با آنها، یک گرافیست و نویسندهٔ خلاق و باتجربه به خدمت بگیریم. توصیهٔ ما در وهلهٔ اول تولید محتوای باکیفیت، و در ادامه استفاده از تبلیغات هدفمند و اینفلوئنسر مارکتینگ برای تثبیت برندمان در شبکههای اجتماعی است.
_1683795702.jpg)
بازاریابی ویدیویی
وقتی از حضور پررنگ در فضای مجازی صحبت میکنیم، نمیتوانیم پتانسیل محتوای ویدیویی را از قلم بیندازیم. خوشبختانه در دورانی هستیم که تولید ویدیوهای خلاقانه و باکیفیت، مانند سابق دور از دسترس و پرهزینه نیست. با این حال، باید خودمان را برای هزینههای احتمالی آماده کنیم و بدانیم که آوردهٔ یک محتوای باکیفیت، میتواند چندین برابر بیش از تمام این هزینهها باشد.
توصیه میکنیم اگر قصد تولید محتوای ویدیویی به صورت مستمر دارید، خودتان تجهیزات لازم را تهیه و با یک ویدیوکار فریلنس و خلاق وارد مذاکره شوید. البته عاقلانهترین کار اینست که پیش از هرگونه سرمایهگذاری در محتوای ویدیویی، با آژانسهای بازاریابی یا فریلنسهای کاربلد در مورد انتظارات خود و هزینههای احتمالی مشورت کنید.
تولید محتوای قفلدار
محتوای قفلدار یا محتوای دروازهدار (Gated Content) به محتوایی گفته میشود که کاربر برای دسترسی به آنها باید یک کار مشخص را انجام بدهد. یعنی مثلاً ایمیلش را در فرم مربوطه وارد کند تا قفل محتوای دلخواه که میتواند یک e-book، یک دفترچهٔ راهنما یا جدولی از اطلاعات بهدردبخور باشد باز شود.
خوبی محتوای قفلدار برای جذب مشتری اینست که حق انتخاب با خود کاربر بوده و تقریباً با تمام کانالهای دیجیتال مارکتینگ براحتی قابل ترکیباست. مثلاً فرض کنید یک محتوای جذاب و ارزشمند دارید که آنرا به صورت یک PDF رایگان آماده کردهاید.
حالا کافیست برای دانلود این PDF یک لندینگ پیج کاملا بهینه یا SEO شده درست کنید. حالا داخل این لندینگ پیچ، یک فرم دریافت اطلاعات قرار دادهاید و هرکسی که طالب PDF مورد نظر باشد، باید اسم و آدرس ایمیلش را در فرم مربوط وارد کند تا PDF رایگان به ایمیلش ارسال شود. داخل این پیدیاف در کنار اطلاعات کاربردی و مفید، لینکی به محصولات یا خدمات معرفی شده قرار میدهید و به همین ترتیب، لیدها یا کاربران علاقمند را به سمت دلخواه هدایت میکنید.
قیمتگذاری محصولات
قیمتگذاری محصولات هم میتواند به عنوان یک استراتژی کارامد برای جذب مشتری مورد استفاده قرار بگیرد. خصوصاً زمانی که رقبای شما تاکتیک خاصی برای قیمتگذاری ندارند یا قیمتهایی که شما ارائه میکنید به مراتب جذابتر است. مثال بارز استفاده از استراتژی قیمت در وادی محصولات نرمافزاری، واژهٔ فریمیم Freemium است.
مشتری به صورت رایگان با بخشی از امکانات نرمافزار یا اپلیکیشن شما کار میکند و بهمرور برای خرید نسخهٔ پریمیم Premium با تمام امکانات ترغیب میشود. استراتژی قیمتگذاری در مورد محصولات و کالاهای فیزیکی هم با تاکتیکهایی مثل «یکی بخر دوتا ببر» یا تخفیفها و حراجیهای جذاب قابل اجراست. در کل هر کاسب کهنهکاری میداند که زانوی خریدار با دیدن قیمتهای مناسب سست میشود. پس هنر جذب مشتری بهوسیلهٔ بازی با قیمتها، چیزی جز القای حس یک خرید خوب و موقعیت اکازیون نیست.
_1683795727.jpg)
سخن آخر
نمونههای بالا تنها مثالهایی از ابزارها و شیوههای جذب مشتری هستند که میتوانند جداگانه یا در همراهی با یکدیگر مورد استفاده قرار بگیرند. از بین مواردی که گفتیم، بهینهسازی سایت یا همان SEO در کنار تولید محتوای باکیفیت (ویدیویی، وبلاگنویسی یا …) و ارتباط نزدیک و مستمر با مشتریان، جایگاه برند و کسب و کارتان را در دنیای دیجیتال تثبیت میکند و شانستان را برای جذب مشتری نسبت به رقبا افزایش میدهد.
در همین حین، تبلیغات هدفمند و کمپینهای بازاریابی موثر، میتوانند مثل بوسترهای تقویتی عمل کنند و به فرایند جذب مشتری شتاب بدهند. در صورتی که به هرگونه مشاوره و راهنمایی احتیاج داشتید، با تیم بازاریابی آژانس دیجیتال مارکتینگ ادوار تماس بگیرید.
در بحث پیرامون این مقاله شرکت کنید!